سفارش برای خرید منبع و پمپ آب، مقرر است بازار آزاد آب راه بیفتد؟ گل بخر: کمبود آب در کشور ما معضلی چندوجهی و کهنه است. همه می دانند که بیشتر بخش های ایران از سرزمین های خشک و نیمه خشک محسوب می شود، اما در پنج دهه ی گذشته سیاستهای مدیریت منابع آب بطور کلی بر پایه ی عرضه ی آب با ساخت سد، انتفال آب، و بهره برداری حداکثری از آب های زیرزمینی بوده است. امروز عواقب سیاستهای به غایت غلط وزارت نیرو و شرکت های تابع آن به صورت فاجعه آمیزی با خشکیدگی دشت ها، فرونشست جبران ناپذیر زمین، از خروش افتادن رودخانه ها، خشک شدن تالاب ها، برخاستن ریزگردهای نفس گیر، و بی آب ماندن شهرها و صنایع رخ می نماید. در این حال، وزارت نیرو که در طول پنج دهه ده ها میلیارد دلار از درآمد کشور را صرف "مدیریت" منابع آب کرده، از یک سو مردم عادی را مقصر قلمداد می کند تا القا کند که خودش مقصر اصلی نیست و از طرف دیگر همان سیاستهای سرزمین بربادده را با شدت ادامه می دهد. چند روز پیش، مدیرعامل آب منطقه ای استان کهکیلویه و بویراحمد در گفتگویی نه فقط همه ی سدهای استان را مفید دانست و سدی مانند کوثر را که کف مخزن آن به توده ی شورابه بدل شده و رهاسازی آب آن در تابستان ها سبب لطمه دیدگی شدید زمینهای کشاورزی و فرسایش خاک می شود مفید قلمداد کرد، بلکه تاکید کرد که باید چندین سد دیگر در استان ساخته شود تا "چرخ صنایع و کشاورزی به گردش درآید". او با بهره گیری از روش ترسیم یک ابَرفاجعه ی خیالی، اظهار داشت که اگر سد گچساران نبود، تامین آب صنایع پتروشیمی و پلیمر گچساران یا تامین آب شهرستان بهمئی و آب مورد نیاز کشتزارهای برنج ممکن نبود. در اینگونه احتجاج ها وانمود می شود که راه های جایگزین وجود ندارد؛ بطورمثال اینکه جانمایی صنایع پتروشیمی اشتباه بوده، یا برداشت آب از رودخانه در اندازه های معقول بدون سدسازی هم امکان دارد، یا اصلا نباید در آن منطقه برنج کشت شود، یا روش های آبیاری ارتقا یابد، و یا رشد جمعیت کنترل شود. همین طور گفته نمی شود که سدها سبب کاهش ذخیره ی آبخوان های زیرزمینی، کم شدن آب در منطقه ی مقصد رودخانه، تنش های بین استانی، و خشکیدگی تالاب ها در پایین دست خود می شوند. در این یادداشت، برای تاکید بر عادتِ وزارت نیرو و شرکت های تابع آن به اشتباه کاری، به موضوع الزامی که بتازگی شرکت های آب منطقه ای بر شهرنشینان تحمیل کرده اند اشاره می کنم. در تهران، و تا جایی که می دانم در چند شهر بزرگ دیگر، شرکت های آب منطقه ای ساختمان ها را ملزم به نصب منبع و پمپ آب کرده اند. نمی دانم که تا چه حد اِعمال نفوذ واردکنندگان پمپ و لوازم پمپ یا تولیدکنندگان منبع و مواد اولیه ی پلیمری در برنامه ریزی این الزام نقش دارند، یا مسئله ای جز کمبود آب پشت قضیه است (افکار عمومی دراین خصوص حدس هایی دارد) اما می خواهم بگویم این کار اگر آن گونه که مسئولان آب می گویند برای رویارویی با کمبود آب است، نتیجه ی عکس دارد. منبع سبب ذخیره شدن آب می شود و پمپ فشار آب را در لوله ها بالا می برد که نتیجه ی آن ریخت وپاش آب بیشتر است. فشار بیشتر آب همین طور موجب شعله ورتر شدن آب گرم کن یا پکیج شوفاژ و در نتیجه سبب افزایش مصرف گاز خواهد شد. با باز کردن حتی یک شیر در ساختمان، پمپ به کار می افتد و در نتیجه مصرف برق نیز بالا می رود. یعنی با نصب منبع و پمپ، جدا از هزینه ی سنگینی که در این شرایط وخیم به خانواده ها تحمیل می شود، چند زیان بزرگ هم به محیط زیست و به اقتصاد کشور وارد می گردد. مطمئنا مدیران بخش آب از این نکته های ساده اطلاع دارند! من حدس می زنم که در پسِ داستان پمپ و منبع، طرح کلان آب فروشی یا خصوصی سازیِ آب شرب در کار است. یعنی قصد دارند بعد از تجهیز ساختمان ها به منبع، کمی "آب دولتی" به مردم بدهند و مردم بقیه ی نیاز خودرا از بازار "آزاد" تهیه کنند. این خطر بزرگی است که کنشگران جامعه و دیگرانی که می توانند، باید با آن مقابله کنند. *کنشگر محیط زیست و مدیر انجمن دیده بان کوهستان ۴۷۲۳۲ منبع: گل بخر 1404/05/08 10:32:15 5.0 /5 21 تگهای خبر: آبیاری , باد , بو , زمین این مطلب گل بخر را تایید می کنین؟ (1) (0) تازه ترین مطالب مرتبط آتشسوزی در کوه آبیدر سنندج چیاکو در روز تولدش جان باخت وضعیت گرما تا چه زمانی ادامه پیدا می کند؟ کشف ۲۱ تاکسیدرمی حیوانات وحشی در تهران هشدار برای دو روز آینده در این ساعت ها خانه بمانید نظرات کاربران گل بخر در مورد این مطلب نظر شما در مورد این مطلب نام: ایمیل: نظر: سوال: = ۹ بعلاوه ۴